از صحبت اغیار گذشتیم علی الله
ما از همه جز یار گذشتیم علی الله
شد وعده ی دیدار من و یار شب تار
از خواب شب تار گذشتیم علی الله
خاکم بسر ار جز بوصالش بنهم سر
از جنت و از نار گذشتیم علی الله
از زهد ریایی که بود شیوه ی خامان
ما سوخته یکباره گذشتیم علی الله
در اهل زمانه دل بیدار ندیدیم
زین مردم بیمار گذشتیم علی الله
چشم طمع از مال جهان پاک ببستیم
از اندک و بسیار گذشتیم علی الله
از حرف ندیدیم بجز تیرگی دل
ناچار ز گفتار گذشتیم علی الله
حق راست انا الحق حسنا گرچه چو حلاج
از بیم سر دار گذشتیم علی الله...
(نجم الدین حسن حسن زاده ی آملی)